نقد فیلم Bhootnii: حتی سانجی دات هم نمیتونه این فیلم رو نجات بده

چرا تو فیلم به سانجی دات میگن «بابا»؟ چون دوبار لیسانس گرفته: B.A. + B.A.! اگه با این شوخی نخندیدی، پس شوخطبعی این فیلم اصلاً به مذاقت خوش نمیاد، چون کل فیلم با همین جنس شوخی پیش میره.
داستان درباره چندتا دانشجوی خوابگاهی به اسمهای شانتانو (سانی سینگ)، ساحل (ساهل) (نیکونج لوتیا، معروف به Beyounick) و ناصر (آصف خان) توی کالجی به اسم «سنت وینسنت» توی دهلی هست. این کالج یه درخت داره به اسم «درخت باکره» که هر روز ولنتاین دانشجوها میرن عبادتش میکنن! اما داستان از جایی عجیبتر میشه که میفهمیم این درخت تسخیرشدهس توسط روحی به اسم «محبت» (با بازی مونی روی) که هر ولنتاین بیدار میشه دنبال عشق واقعی، ولی چون پیداش نمیکنه، ملت رو تو شب هولیکا داهان به قتل میرسونه.
مدیریت کالج هم دست به دامن «بابا» (سانجی دات) میشه، که یه پارا-فیزیکدونه و خودش هم قبلاً دانشجوی همین کالج بوده. بابا با یهسری وسایل عجیبغریب که انگار ترکیب ساعت بنتن و دستکش تانوسه، میاد تا روح رو شکست بده.
حالا بریم سراغ بازیها. هیچکدوم از سانی سینگ، نیکونج لوتیا یا آصف خان دیگه شبیه دانشجو نیستن. فقط پالاک تیواری که نقش عشق شانتانو رو بازی میکنه، یهجوری میشه گفت به نقش میخوره. ولی خب این فیلم خدا رو شکر یه عاشقانهی دانشگاهی نیست، بلکه یه عاشقانهی ماوراییه. یعنی روح «محبت» عاشق یه آدم زنده میشه، اما خب پسره دلش با یه روح نیست و اینجاست که قشنگ همه چی بهم میریزه.
ایدهی کلی فیلم رو اگه فقط روی کاغذ ببینی، فکر میکنی با یه اثر طلایی طرفی. مثلاً اینکه دانشجو با روح دوست بشه، کلی ظرفیت طنز داره. ولی کارگردان ظرافتو ول کرده، رفته دنبال کپیبرداری از مدل فیلم «Stree». اون فیلم هر چقدر هم شلوغ بود، بازیگرها خوب بودن، دیالوگها بهجا بودن و حس رفاقت بین کاراکترها واقعی بود. ولی اینجا؟ هیچکدوم از اینا نیست. بازیها مصنوعی، دیالوگها آبکی، و روح داستان هم یه ذره حس ترس منتقل نمیکنه.
داستان هم یه خط صاف نداره، هی میره و میاد و تهش هم به جایی نمیرسه. سانجی دات با تمام کاریزما و انرژیش سعی کرده فیلمو نجات بده، ولی زورش نرسیده. شوخیها فقط گاهی یه لبخند میارن، اونم تا وسط فیلم، بعدش دیگه حتی همونا هم جواب نمیدن. آخر فیلم هم به جای ترس، از خنده (از نوع بدش!) اشکت درمیاد.
سانی سینگ واقعاً بازیگر خوبیه و حیفه تو اینجور پروژهها هدر بره. نیکونج لوتیا که تو کلیپهاش خیلی بامزهس، اینجا اصلاً اون آدم نیست. مونی روی هم اگه میخواد اعتبار کاریشو حفظ کنه، باید دیگه از این مدل فیلمها فاصله بگیره. پالاک تیواری هم واقعاً کاری برای انجام دادن نداره تو این فیلم.
در کل، «Bhootni» ایدهی جالبی داشت ولی اجرای بدش همهچی رو خراب کرده. صبر بیننده ته میکشه از بس چیزای تکراری میبینه. امیدواریم هیچوقت تصمیم نگیرن که قسمت دومش رو بسازن!
کلا بالیوو د با فیلمنامه و کارگردانی بد داره به فنا میره واقعا چرا یه کم خرج نمیکنن وازیه نویسنده اونور ابی استفاده نمیکنن سانجی بدون دو اصل مهم مخصوصا فیلمنامه خوب بیشتر از این نمیتونه یه تنه کار رو جلو ببره
کاش تو هند بودم تا فیلم سازی یادشون بدم😉
با این آزادی که دارن با اون بازیگران با استعداد واقعا خیلی احمقن که نمیتونند یه فیلم بزرگ بسازن. من خودم چند تا ایده بزرگ دارم ولی خب تو ایران فقط باید مرگ رویاهات ببینی.
بالی سیتی داداش گلم خوشحالم برای اینکه طرفدار سانجو هستی باز هم منصفانه فیلم رو نقد کردی وامیدوارم همیشه همین طور بدون تعصب هم فیلمهای دیگه رو نقد کنی بسیار متشکرم